( قسمت اول)
آماریها علاوه بر فنون علم آمار از تواناییهای بالقوه جهت برقراری ارتباط برای حل بسیاری از مشکلات و مسائل موجود در جامعه استفاده میکنند.
آماری ها در تعیین روشهای نمونهگیری، جمعآوری دادهها، نظارت بر اجرای مطالعه، پردازش و تفسیر دادهه و نظر دادن در مورد نتایج مطالعات به دست آمده نقش ایفا میکنند.
هر جایی که کار پژوهشی در میان باشد احتیاج به یک متخصص آمار هست.
… و جمله هایی که کم بیش شبیه به همین مضامین هستند.
ولی چر آماریها فعالیت های کاربردی و تخصصی چشم گیری نمی کنند و اکثر به تدریس و نهایت انجام پایان نامه های سایر دانشجویان به صورت لقمهی جویده و آماده برای آنان کاری دیگهای نمی کنند ؟ چرا روی آماری ها باید و شاید حساب باز نمی کنند ؟ چرا در آئین نامه معاونت نظارتی و راهبردی( سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور)، کمترین مبلغ حق الزحمه به آماری ها اختصاص داره ؟ چرا وقتی می گن آماری ، به فکر همه ویزیتور می یاد ؟ و هزار و یک چرای دیگه .
جواب این چراها رو، واقعاً در موارد ریشهای باید جستجو کرد .
یه واقعیت هایی تلخ دیگه ای هم هست . شاید اولین چیزی که به ذهن برسه اینه که اینجا کار پژوهشی ، مطالعاتی( چه دولتی ، چه خصوصی و تجاری ) ، تحقیقاتی که منجر به نمونه گیری، جمع آوری و تحلیل داده شود، نیست و نبوده و همه چیز بی حساب کتابه( میزان این بی حساب کتابی با خودتون). ولی خوش بختانه پروژهای زیادی بوده و هست و خواهد که یه بخش خیلی عظیم همه اونا جمع آوری اطلاعات و تحلیل مقدماتی برای تصمیم گیری اولیه یا نهایی هست . هر جایی که بحث مطالعاتی هست ، از امکان سنجی گرفته تا هر چیزی که شما فکرشو بکنید یا نکنید، در آخر بازرسی و ارزیابی بحث آماری داره .
معادله جور در نمی یاد ! کار و پروژه های تحقیقاتی زیاد انجام می شه، آماردان هم کم نیست . پس چرا آماری ها نگرانند ؟
قسمت تلخ ماجرا از همین جا شروع می شه،
عوامل زیادی هست که معادله جور نمی شه( یعنی کار آماری رو ، آماردانه انجام نمیده) . برای اینکه بهتر عمق قضیه رو متوجه بشید عوامل تاثیر گذار رو به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کنیم این طور شاید بتونیم به جواب معادله برسیم .
بیرونی ها : خیلی جا ها دیدیم که تو کشور ما کار رو دست کار دونش نمی دن – نبودن بانک اطلاعاتی دقیق از کسایی که کارو واقعا بلدن – عوامل ریشه ای و اجتماعی زیادی هست که در این بخش زمان زیادی می بره همین که بیان بشه و برای رفع و حل این دسته از مسائل کلان باید زمان گذاشت و یه تحول عظیم صورت بگیره( البته کم کم ).
ولی با تمام این مسائل کلان و اینکه در این سطح از رشد فکری هستیم ، بازم پژوهش و تحقیقات هست و انجام می شه . پس به نظر می رسه نکته قابل تامل بحث عوامل درونی هست .
درونی ها : اینو خودمون بهتر می دونیم . فقط وقت مون رو برای فرمول و اثبات می ذاریم ( در مقاطع کارشناسی، ارشد و بالاتر). البته به این معنی نیست که قضایا مهم نیستند. بلکه اونا اصل هستن و پایه تمامی مباحث کاربردی.
مطالب کاملا محضی که دانشجو در زمان دانشجویی تمرین می کند ، نا خواسته وی را از تفکر در مباحث کاربردی با این رویکرد که بتوانند پاسخی فراخور کافرمایان بدهند،دور می کند. عدم به روز بودن در استفاده از نرم افزارهای عمومی به طور تخصصی. نرم افزارهای ساده مثل Excel و یا Access کاربردهایی فوق العاده دارن. در بحث فرآوری اطلاعات، یک کارشناس آماری به تبحر در نرم افزارهای ساده و عمومی و همچنین تخصص احتیاج دارد . و اینکه تخصص را در جهت استفاده در امور کلیدی و کارگشا و رفع مشکلات بکار گیریم .
البته مثل روز روشنه که برای اثبات این حرف احتیاج به مطالعه عمیق و تحقیق و تفحص دقیق می باشد، شاید این مطالب بهانه ای برای فکر کردن برای کسانی بشه که از خودمونن و سرمایه بیت المال رو برای همایش ها و جلسات، و انتشار نشریه هایی می زارن که فقط اسم خودشون باشه و به صورت واقعی گامی در جهت بال بردن کارایی این علم در کشورمون، بر نمی دارن.
در قسمت دوم این یادداشت به ارائه راهکاره پرداخته خواهد شد.
@۸۶۱۱۲۲-۱
عباس محمدخانی
این بازبینی را بررسی کنید
خلاصه : معادله جور در نمی یاد ! کار و پروژه های تحقیقاتی زیاد انجام می شه، آماردان هم کم نیست . پس چرا آماری ها نگرانند ؟
جالبه عنوان تونو با علامت سوال و تعجب همراه کردین.به نظر بنده علم آمار ابزاری کاربردی برای سایر علوم می باشد همانند ریاضی که در اختیار سایر علوم می باشد.بنابراین بنظر می رسد عنوان”آمار ،علمی برای استفاده علوم دیگر “جامعتر می باشد